علاوه بر این جنگهای بسیاری میان ایران و عثمانیان در شمالغرب کشور رخ داد که علل بیشتر آنها مسائل مذهبی و دینی بود، همین جنگها و کشمکشهای فراوان باعث ایجاد استحکامات دفاعی و قلاع فراوانی در منطقه مرزی و کوهستانی حد فاصل بین دو کشور شده است.
اهمیت شهر ارومیه و مناطق اطراف و لزوم حفاظت از آن در برابر بیگانگان یکی از دلایل اصلی احداث قلاع متعددی است که در دوران صفویه در نقاط کوهستانی و سرحدات مرزی این منطقه احداث شده است.
یکی از این قلاع تاریخی قلعه بردهسور است که در حاشیه جنوبغربی شهر سیلوانا مرکز بخش سیلوانا و جنوب روستای برهسور یا بردهسور، در داخل دره نسبتا تنگ و باریک قرار گرفته است که یکی از سرچشمههای رودخانه بردهسور از آن عبور میکند.
به لحاظ موقعیت ساخت به نظر میرسد هدف اصلی ساخت آن کنترل عبور و مرور و حفاظت از این دره بوده است.
بردهسور به معنی سنگ قرمز است و چون بخشی از این منطقه پوشیده از صخره و سنگهای متمایل به رنگ قرمز بوده به این نام معروف شده است، قلعه بردهسور به روی پشته عظیمی ساخته شده و از نظر نظامی و مرزبانی اهمیت زیادی دارد.
این قلعه از لحاظ معماری مشابه با قلعه استراتژیک و مهم بردوک و مقارن با همان ایام یعنی دوره صفویه ساخته شده ولی هیچگاه به عظمت دژ بردوک نبوده است.
نخستین تصویر از این قلعه از سوی علیخان والی، حاکم ارومیه که از سال 1298 تا سال 1300 ه.ق حکمران ارومیه بود، تهیه شده است، به استناد تصویر علیخان، قلعه بردهسور درآن ایام سرپا بوده ولی آثارتخریب و ویرانی در بخشهایی از قلعه دیده میشود و ظاهرا در آن زمان قلعه متروکه بوده و مورد استفاده قرار نمیگرفته است.
ویژگیهای معماری
وجود تخریبهای گسترده که در اثر مرور زمان در قلعه به وجود آمده است امکان تهیه نقشه دقیقی از آن را غیر ممکن ساخته است با این وجود از پیهای سنگی باقیمانده در قسمتهای مختلف به نظر میرسد قلعه در فضایی به ابعاد تقریبی 40 در 50 متر در بلندای چند صخره ساخته شده است که دستیابی به آنها از ضلع منتهی به دره امکانپذیر نیست.
موقعیت قرار گیری برجهای دفاعی و دیوارهای قلعه نشان میدهد که هدف اصلی از ساخت آن کنترل معبر ورودی و خروجی دره بوده، چرا که در این ضلع بقایای سهبرج دیدهبانی وجود دارد که یکی از آنها به صورت چهار گوش مستطیلی و جدای از دو برج دیگر با فاصله حدود ده متری از آنها قرار گرفته و دوتای دیگر به فرم مدور در امتداد دو ضلع دیوار قلعه و چسبیده به آن احداث شدهاند.
ارتفاع بخشهای باقیمانده در این برجها به بیش از سه متر میرسد، فرم سنگچینی دیوارها با استفاده از سنگهای لاشهای و به صورت محدود تخته سنگهای چهارگوش کوچک صورت گرفته و رجهای سنگی با ملات گل و احتمالا ساروج و در برخی قسمتها به صورت خشکهچین است.
انتخاب بلندی صخره برای پایهریزی فونداسیون برج دیدهبانی به ویژه در برج چهارگوش و یکی از برجهای مدور نشاندهنده مهارت و هنرمندی معمار در تلفیق صخره و برجهای دفاعی است.
در بلندای قلعه و در روی صخره مسطحی، سازهای راستگوشه با پایههای سنگی قرار گرفته و به نظر میرسد هسته اصلی قلعه و بناهای مهم آن در این قسمت احداث شدهاند.
با توجه به اهمیت این قلعه تاریخی مراحل مستندنگاری و تهیه پرونده برای ثبت در فهرست آثار ملی کشور از سوی معاونت میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانغربی در دست تهیه است و با ثبت این آثر در فهرست آثار ملی کشور در آینده نزدیک امکان حفاظت و تعیین حریم و مطالعات گستردهتر آن نیز فراهم خواهد شد.
* گزارش از بهروز خانمحمدی، کارشناس باستانشناسی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانغربی
انتهای پیام/